رسته‌ها
وظیفه مقدس تو
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 9 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 9 رای
سرآغاز داستان:
این پیش درآمد در کلاس نهم مدرسه برای او رخ داد. والودیا ناگهان نسبت به همه چیز دلسرد شد حتی نسبت به گروه شطرنج که در غیاب او فورا از هم پاشید. حتی نسبت به معلمش اسمارودین که تا آن موقع اوستیمنکو را بهترین شاگرد خود می دانست و حتی نسبت به واریا استپانووا که در روزهای جشن ماه نوامبر با او به ساحل بلند رودخانه آرامی که اسمش اونچا بود، رفته بود. زندگی پر از تقلا و هیاهو با تمام شادیها و سرگرمی ها، با تمام جزئیات با همه چیزهایی که والودیا را احاطه کرده بود، گویی یک مرتبه از حرکت باز ایستاد و با ترس و احتیاط در کمینش نشست. انگار می گفت:
صبر کن پسر جان! صبر کن ببینیم چطور می شود.
البته به نظر نمی رسید پیشامد خاصی روی داده باشد. آن شب او با واریا به سینما رفته بود. باران پاییزی مثل همیشه نم نم می بارید و واریا طبق معمول راجع به «هنر تئاتر» پرت و پلا می گفت (او هنرپیشه ارشد تروپ تئاتر دبیرستان شماره ۲۹ بود)...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
511
آپلود شده توسط:
fryuhnnjkkk
fryuhnnjkkk
1399/12/16

کتاب‌های مرتبط

کیک عروسی
کیک عروسی
4.8 امتیاز
از 4 رای
ارباب: داستانی از زندگی من
ارباب: داستانی از زندگی من
4.4 امتیاز
از 41 رای
رستاخیز
رستاخیز
4.5 امتیاز
از 15 رای
چپق: سه داستان
چپق: سه داستان
4.6 امتیاز
از 9 رای
پطر اول - جلد ۱
پطر اول - جلد ۱
4.6 امتیاز
از 11 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی وظیفه مقدس تو

تعداد دیدگاه‌ها:
1
وظیفه مقدس تو
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک